کد مطلب:90302 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:152

پاکدامنی اهل تقوا











«و انفسهم عفیفه»

واژه ها

عفت: به معنای پاكدامنی و پارسایی، خویشتن داری، پرهیزكاری از حرام و آبرومندی است.

العفه: حصول حاله للنفس تمنع بها عن غلبه الشهوه... و اصله الاقتصار علی تناول الشی ء القلیل، الجاری مجری العفافه و العفه ای البقیه من الشی ء.

عفت: حصول حالتی در روح است كه از هجوم شهوت (به مفهوم وسیع آن) جلوگیری می كند و اصل آن قناعت نمودن، به چیزی اندك است و جاری مجرای عفافه و باقی مانده ی چیزی است.

ترجمه: متقین و پرواپیشگان پارسا و پاكدامند.

[صفحه 161]

شرح: واژه عفت به مانند واژه ی تقوا، دارای مفهوم وسیعی است كه عبارت از: خویشتن داری، پرهیز از حرام، پارسایی. مفهوم عفت با تقوا است، اشتراك معنا دارد و اگر عفت به بطن و فرج، اضافه می شود، نه به خاطر انحصار در این دو است بلكه به جهت، مصداق بارز و فرد شاخص این مفهوم می باشد و نه چیز دیگر، چرا كه گاهی به زبان، عفت لسان، اضافه می شود و به جان، روح و نفس «انفسهم عفیفه» نیز، نسبت داده می شود.

علامه ی مجلسی رحمه الله الیه حدیثی در باب «عفاف» نقل نموده كه بازگوی عفت زبان است.

«علی بن عبدالله المذكر، عن علی بن احمد الطبری، عن الحسن بن علی بن زكریا، عن خراش مولی انس عن انس قال: خرج رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم علی اصحابه فقال: من ضمن لی اثنین ضمنت له الجنه فقال ابوهریره: فداك ابی و امی یا رسول الله! انا اضمنهمالك، ماهما؟ فقال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم من ضمن لی بین لحییه و ما بین رجلیه، ضمنت له الجنه.»: انس می گوید: پیامبر در جمع اصحاب حضور یافته و فرمود: هر كس دو چیز را برای من ضمانت كند، بهشت را برای او ضمانت می كنم. ابوهریره كه در بین جمع حاضر بود، گفت: یا رسول الله من این دو را ضمانت می كنم، بیان فرمایید كه آن دو چیست؟ فرمود: هر كس بین دو فكش (زبان) و بین دو پایش (فرج) را از حرام نگهدارد، بهشت را برای او ضمانت می كنم.

متاسفانه ابوهریره، به این ضمانت وفادار نبود وگرنه این همه احادیث دروغ را به پیغمبر، نسبت نمی داد. برای صدق این مدعا و به جهت اطلاع بیشتر، در این زمینه، به كتاب شیخ المضیره ابوهریره، تالیف محمود ابوریه، مراجعه فرمایید.

علامه ی مجلسی، در شرح این حدیث می گوید: همه مصیبتها از این دو عضو، نشات گرفته: كفر به خدا، قول زور، بهتان، الحاد در اسماء و صفات خدا، غیبت و نمامی از

[صفحه 162]

جنایات زبان و عمل منافی عفت و شرف، از عضو دیگر صورت می گیرد.

شكی نیست كه عفت، دارای مفاهیم و مصادیقی است كه تقوا نیز، به همان مفاهیم و مصادیق ناظر است و رعایت هر چیزی كه در تحقق تقوا ضرورت دارد، رعایت عین همان چیز، در تحقق عفت نیز، ضروری است.

بنابراین، عفت به معنای گسترده اش، یكی از صفات حمیده ی هر انسان فضیلت خواه و شرافتمند می باشد كه پرواپیشگان، تجسم عینی و جامع الاطراف این خصلت بزرگ بوده و هستند.

مگر نه این است كه بیشتر مفاسد اجتماعی، از عدم عفت، نشات گرفته و فضیلت و شرافت انسانیت را، در كام خود می گیرد؟

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مورد خطرهایی كه بعد از او مسلمانان را تهدید می كند، فرمود:

«ثلاث اخافهن بعدی علی امتی: الضلاله بعد المعرفه و مضلات الفتن و شهوه البطن و الفرج.»: از سه چیز بر امتم پس از خود خائفم: گمراهی پس از معرفت، فتنه های گمراه كننده و شهوت شكم و فرج.

علامه ی مجلسی پس از نقل این حدیث می گوید: «و اقول قد وقعت الامه فی كل ما خاف صلی الله علیه و آله علیهم الا من عصمه الله و هم قلیل من الامه.»: امت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پس از رحلت آن بزرگوار، در هر چه كه حضرتش از آن خائف بود، واقع شدند، مگر تعدادی كه در عصمت الهی قرار گرفته و بر عهد و پیمان خود، استوار ماندند.

صفحات تاریخ گواه زنده ی بر این گفتار است كه دنیاطلبان، برای رسیدن به مطامع شخصی خود، چه فتنه ها و آشوبها را كه برپا نكردند.

[صفحه 163]


صفحه 161، 162، 163.